لغت نامه دهخدا
بلغندر. [ ب ُ غ َ دَ ] ( ص ) بی قید و بی دیانت. ( برهان ) ( آنندراج ) :
بر زرو سیم مردمان اندر
هست بر اعتقاد بلغندر.کمال اسماعیل ( از آنندراج ).|| ( اِ ) نام ملحدی است. ( آنندراج ).
بلغندر. [ ب ُ غ ُ دَ ] ( ص ) بسیار مبرم ، چه غندر به معنی مبرم و اصرارکننده است. ( آنندراج ). || تن پرور و فربه. ( آنندراج ).