بلجم

لغت نامه دهخدا

بلجم. [ ب َ ج َ ] ( اِ ) بلغم ، که یکی از اخلاط اربعه ٔمتقدمین می باشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بلغم شود.

فرهنگ عمید

= بلغم

فرهنگ فارسی

( اسم ) بلغم که یکی از اخلاط اربع. قدماست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم