بادکردار

لغت نامه دهخدا

بادکردار. [ ک ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از تیز و تند. ( آنندراج ). شتابان و شتاب رونده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

تند و تیز، تندرو.

فرهنگ فارسی

کنایه از تیز و تند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم