الفخت

لغت نامه دهخدا

الفخت. [ اَ ف َ ] ( اِ ) چوب عود. داربو. ( استینگاس ). || حاصل. ( ناظم الاطباء ). || ( مص مرخم ، اِمص ) تحصیل و اندوختن و سود بردن. ( استینگاس ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به الفختن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم