دانشنامه اسلامی
کتاب، دارای مقدمه و چهار باب و یک خاتمه است. نویسنده در این اثر، به جز قرآن کریم از 198 اثر عربی بهره جسته که برخی از آن ها از این قرارند: الإتقان فی علوم القرآن سیوطی، أحکام القرآن محمد بن ادریس شافعی، البرهان فی علوم القرآن زرکشی، الأحکام فی أصول الأحکام ابوالحسن آمدی، أساس البلاغة زمخشری، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین خیرالدین زرکلی، الأنساب سمعانی، البدایة و النهایة ابن کثیر، التفسیر العلمی للآیات الکونیة فی القرآن احمد حنفی، تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر، جامع البیان فی تفسیر القرآن طبری و... .
نویسنده در مقدمه درباره اهمیت قرآن می نویسد و مهم ترین چیزی که بتوان برای اهمیت قرآن به آن استدلال کرد آیه 29 سوره صاست؛ که خداوند می فرماید «کِتٰابٌ أَنْزَلْنٰاهُ إِلَیْکَ مُبٰارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیٰاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبٰاب؛ این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!» وی سپس به روایتی از پیامبر(ص) که در آن می فرماید: اخبار پیشینیان و هر آنچه به آن نیاز دارید در قرآن هست، استناد می کند و می نویسد ازاین روست که عده زیادی از علمای اسلامی به نوشتن تفسیر قرآن روی آورده اند. یکی از این افراد بیضاوی است. او تفسیرش را در قرن هفتم هجری نوشت و عالمان تفسیر پس از او، از این کتاب اثر پذیرفته و بهره برده اند.
نویسنده علل گزینش بیضاوی و تفسیرش برای نوشتن را این گونه گزارش می کند:
بحث از زندگی بیضاوی و آثار علمی او و مطالعه تفسیرش و روشش در این کار، اقتضا می کرد که این کتاب در چهار باب و یک خاتمه مطرح شود. نویسنده مباحث باب اول را به زندگی بیضاوی و آثار علمی او اختصاص داده و این امر را در یک مقدمه و دو فصل بیان کرده است. در مقدمه، توصیفی کلی، از دوران و محیط زندگی بیضاوی دارد تا نشان دهد، آرای یک شخصیت علمی با تاریخ و جغرافیایش ارتباط دارد. او در فصل اول به بررسی زندگی نامه شخصی بیضاوی پرداخته و در آن محل تولد و سفرها و خانواده و جایگاه علمی و وفات و ... او را بیان کرده است. عبدالعزیز حاجی، در فصل دوم، مؤلفات بیضاوی در علوم و فنون مختلف را ذکر می کند و از برخی شروح و تعلیقاتی که بر آن نوشته شده نام می برد و همچنین مکان وجود این آثار در کتابخانه ها و ... را بیان می کند.
عبدالعزیز حاجی می نویسد: طبیعی است که پس از صحبت درباره زندگی و آثار علمی بیضاوی، به بحث از تفسیر بیضاوی بپردازیم. او این امر را در باب دوم کتاب مورد بررسی قرار می دهد. این باب دارای یک مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، به صورت مختصر درباره شروع تفسیر از ابتدای آن تا عصر بیضاوی صحبت می کند و به بعضی از قضایای تاریخ تفسیر و آنچه دراین باره نوشته شده اشاره می نماید. در فصل اول این باب، تعریفی اجمالی از تفسیر بیضاوی شامل حجم کتاب و تاریخ کتابت و شیوه عام مؤلف در نگارش تفسیر و ... ارائه می شود و در فصل دوم مهم ترین مصادری که او در تفسیرش به آن ها اعتماد کرده، بیان می شوند؛ این مصادر و نویسندگان آن به صورت مختصر توصیف می شوند. نویسنده برای هر موردی که تعریفی ارائه داده مثالی هم زده است.