الاکمام

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
کمم (۲ بار)
«کِم» (بر وزن جن) به غلافی می گویند که میوه را می پوشاند و «کُم» (بر وزن قم) جمع آن «اکمام» به معنای آستین است که دست را می پوشاند و «کُمَّه» از مادّه «کم» (بر وزن قبّه) به معنای شب کلاهی است که سر را می پوشاند.
(به فتح اول) پوشاندن. «کَمَّ الشَّیْ‏ء کَمّاً: غَطَّاهُ وَ سَتَرَهُ» کِمّ (به کسر کاف) غلافی است که گل یا میوه را می‏پوشاند جمع آن در قرآن اکمام است. راغب گوید: کُمّ به ضم اول قسمتی از آستین پیراهن است که دست را می‏پوشاند و به کسر آن غلافی است که میوه را می‏پوشاند. . مراد از فاکهه میوه‏ای غیر از خرماست و مراد از اکمام غلافهائی است که خرما در آن می‏شود یعنی در زمین میوه هائی است و نخل غلافدار. . علم قیامت راجع به خداست میوه‏ها جز به علم او از غلافهایشان در نیایند و مادگان جز به علم او حمل برندارند و نگذارند. این کلمه تنها دوبار در قرآن آمده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم