اعجف. [ اَ ج َ ] ( ع ص ) لاغر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( المصادر زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مؤنث : عَجْفاء. ج ، عِجاف. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و این جمع از شواذ است ، زیرا جمع صفت : اَفْعَل فَعْلاء بر وزن فِعال بکسر فا نیاید و در این مورد از باب حمل بر ضد سِمان ( ج ِ سمین ) به این وزن آمده است ، و این حمل بر ضد، در نزد آنان متداول باشد. ( از اقرب الموارد ). ج ، عِجاف بر غیر قیاس. ( یادداشت مؤلف ). || پیکان باریک. یقال : نصل اعجف و نصال عجاف ؛ ای دقیق. ( منتهی الارب ). نصل اعجف ؛ رقیق و نصال عجاف. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ).