لغت نامه دهخدا
اسفندآباد. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) یکی از بلوکات کردستان. حد شمالی قراء گروس ، حد شرقی قراء مهران ، حدّ جنوبی سنقر و کلیائی و حدّ غربی ییلاق ، مرکز قروه ، عده قری 108.
اسفندآباد. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران در 11000 گزی باختر مرکز بخش ، کنار رودخانه سیاه آب. دارای 89 تن سکنه. سردسیر. مالاریائی. آب آن از قنات. محصولات آن غلات ، بنشن ، پنبه ، چغندر قند،قلمستان. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. از طریق لم آباد می توان ماشین برد. محل قشلاق چند خانوار ازایل میش مست است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 12 ).