استجهال
استجهال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نادان شمردن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || سبک داشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). استخفاف کردن. ( منتهی الارب ). || جنبانیدن باد شاخ را: استجهلت الریح الغصن. ( منتهی الارب ).
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . )خود را به نادانی زدن .
نادان شمردن.
خود را به نادانی زدن.