استجهال

لغت نامه دهخدا

استجهال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نادان شمردن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || سبک داشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). استخفاف کردن. ( منتهی الارب ). || جنبانیدن باد شاخ را: استجهلت الریح الغصن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . )خود را به نادانی زدن .

فرهنگ عمید

نادان شمردن.

ویکی واژه

خود را به نادانی زدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال امروز فال امروز