ارقاع

لغت نامه دهخدا

ارقاع. [ اِ ] ( ع مص ) حماقت آوردن. ( منتهی الأرب ). احمقی نمودن. || اِرقاع ثوب ؛ درپی خواه شدن جامه. ( منتهی الأرب ). محتاج وصله و رقعه گشتن لباس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم