اتشیزه

لغت نامه دهخدا

( آتشیزه ) آتشیزه. [ ت َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) ( از: آتش + -یزه ، پسوند تصغیر ) آتشک. کرم شبتاب.

فرهنگ معین

( آتشیزه ) (تَ زِ ) (اِمر. ) کرم شب تاب .

فرهنگ فارسی

( آتشیزه ) ( اسم ) کرم شب تاب .
کرم شبتاب

فرهنگ اسم ها

اسم: آتشیزه (دختر) (فارسی)
معنی: کرم شب تاب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان