دانشنامه اسلامی
ابّار به معنی گَرْداندازِ نخل آمده و در مورد بعضی دیگر از کسانی که به ابّار معروف شده اند گفته شده است که به معنی سوزنگر (سوزن ساز) مشتق از «ابره» به معنی سوزن است و ابن اثیر وجه تسمیۀ نخستین را خطا دانسته است. ابن ماکولا نسب خُیوطی را نیز به نام او افزوده است. گویا اصل ابّار از نخشب (نسفِ) ماوراء النهر بوده است چه، برخی از مآخذ نسبت نخشبی را به دنبال نام او آورده اند و یاقوت نیز او را بلخی دانسته است.
ساکن بغداد
ابّار در بغداد ساکن بود و در آن جا از محدثانی چون مسدّد، عبداللـه بن محمد بن اسماء، امیّه بن بسطام، علی بن عثمان لاحقی، عباس بن ولید نرسی، محمود بن غیلان، یعقوب بن حمید بن کاسب، علی بن حُجر و ابوقدامۀ سرخسی حدیث شنید. در دمشق نیز از عده ای استماع حدیث کرد. در مآخذ متعدد بر شمار مشایخ او افزوده شده است. وی با امام احمد بن حنبل نیز مجالست داشته و از او چیزهایی پرسیده است. از حکایتی که ضمن احوال او آورده اند بر می آید که او در اهواز نیز بوده است. خطیب بغدادی در شمار کسانی که از ابّار روایت کرده اند، از ابوالعباس سراج نیشابوری، یحیی بن محمد بن صاعد، ابوسهل بن زیاد قطّان، اسماعیل بن علی خطبی، دعلج بن احمد، جعفر بن محمد بن حکم واسطی و احمد بن جعفر بن سلم نام می برد. مآخذ دیگر بر شمار راویان او افزوده اند. ابن حجر او را از بزرگان حفّاظ دانسته است.
وفات
ابّار هشتاد و اند سال زیست و در روز چهارشنبه نیمۀ شعبان ۲۹۰ق/ژوئیۀ ۹۰۳م درگذشت. ذهبی گوید: وی تصانیف و کتابی در تاریخ دارد. و نیز گوید: من کتاب تاریخ او را دیده ام و مفید است.