الافق او الافاق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] الافق او الآفاق (کتاب). « الأفق و الآفاق فی مسألة الهلال» تألیف آیت الله حسینعلی منتظری ، به بررسی استدلالی مسأله استهلال که در مسائلی مانند روزه و حج و بسیاری از اعمال عبادی مورد ابتلاء است پرداخته و آن را از نظر فقه و هیئت و نجوم مورد مطالعه قرار داده است. کتاب حاوی و مصادر و پاورقی های سودمند است.
در مقدمه به این نکته اشاره شده که اسلام بسیاری از احکام و تکالیف شرعی را مقید به زمان خاصی کرده و مکلف اجازه ندارد در زمان دیگری این اعمال را انجام دهد. از جمله آنها اعمالی است که در ابتدای هر ماه یا انتهای هر ماه انجام می شود و یا در ایام خاصی در ماه های قمری انجام می گیرد; مانند: روزه و حج که از واجبات است و زمان آن وابسته به رؤیت ماه رمضان و ذی حجه الحرام می باشد. پس به همین جهت رؤیت هلال اهمیت زیادی دارد.وی در ادامه به این سؤال مهم می پردازد که اگر ماه در نقطه ای از کره زمین دیده شد آیا برای همه مردم کفایت می کند؟ یا فقط برای کسانی که در همان منطقه هستند مفید است؟ نویسنده در ادامه به طرح دیدگاه شیعه و اهل سنت پرداخته وبه نقل شش قول رایج بین علمای عامه اشاره و برخی از آنها را بی اساس ذکر می کند.همچنین از علمای امامیه سه قول به شرح زیر نقل می کند: ۱- کفایت نمی کند و هر شهری افقی اختصاصی دارد. ۲- رؤیت هلال در یک شهر برای تمام بلاد و همه مسلمانان کفایت می کند. ۳- برخی تفصیل قائل شده اند و معتقدند اگر ماه در نیم کره شرقی دیده شود برای نیم کره غربی کفایت می کند; ولی اگر در نیم کره غربی دیده شد برای نیم کره شرقی کفایت نمی کند. این بدان دلیل است که غروب خورشید در ممالک شرقی قبل از غروب در ممالک غربی است.در ادامه استدلال های قائلان به هر قول را بررسی و در آغاز، ادعای اجماعی که برخی برای دو قول اول نقل نموده اند را مورد تردید قرار داده و معتقد است این مسأله در کلام بسیاری از قدما یافت نمی شود و اول کسی که این مطلب را مطرح نموده شیخ طوسی در کتاب مبسوط است.وی سپس ادله قائلان به قول دوم را دردو ناحیه مورد بحث قرار می دهد: ۱- از دیدگاه دانشمندان علم هیئت و نجوم ، ۲- آنچه که از ادله فقهیه می توان در این بحث استفاده کرد.در ناحیه اول قول برخی از فقها مانند محدّث بحرانی و صاحب جواهر نقل می شود که معتقد به وحدت افق بودند به دلیل این که زمین مسطّح است و این که ایشان کثرت افق را به دلیل کرویت خورشید باطل می دانند. محدث بحرانی می گوید بنا بر قول به کرویّت زمین باید روز پنج شنبه مثلاً در منطقه ای چهارشنبه و در منطقه دیگر جمعه باشد. وی همچنین دلیل علامه حلی در« منتهی المطلب فی تحقیق المذهب » و آیت الله سید ابوالقاسم خویی در رساله« مشارق الشموس » را نقل و ردّ کرده و به توضیح چگونگی پدید آمدن اختلاف افق ها از دیدگاه علم هیئت می پردازد.در این توضیح چند اصطلاح نجومی مثل محاق ، هلال ، تربیع الاول ، البدر، تربیع الثانی مورد بحث قرار گرفته و طی آن حالات مختلف زمین، خورشید و ماه را بیان و دلیل اختلاف افق ها را از این نظر بررسی می نماید. در ناحیه دوم( بیان ادله فقهی مسأله) ابتدا ادله کسانی که معتقد به وحدت افق هستند و عمده آنها روایات مربوط به رؤیت هلال است بررسی، و با دلیل عدم اطلاق و اینکه شامل بلاد دیگر نمی شود و تنها محل خاصی را دربرمی گیرند; پس باید به فرد غالب آنها که اختصاص به محل خاص دارد حمل شود، رد می شوند.در ادامه ادله قول مشهور فقها که اختلاف افق ها را قائل بودند بیان شده وسپس به تقسیم روایات دلالت کننده بر ثبوت ماه های قمری به ۳ طایفه پرداخته و به تفسیر آنها می پردازد: ۱- روایاتی که مطلق هستند و اختصاص به رؤیت مخاطب ندارد. ۲- روایاتی که ظاهرشان متوجه رؤیت مکلّف خاص است. ۳- احادیثی که دائره رؤیت را توسعه می دهد و خصوصیت مکانی و شخصی را ملغا می کند. مثل روایاتی که دلالت بر حجیت بینه یا شیوع مفید علم و اطمینان دارند. مؤلف در پایان فروع و مسائل متعددیچون حکم رؤیت هلال با اسباب و ادوات نجومی را از نگاه فقهی تفسیر و براساس گفتارهای قبلی خود آنرا نمی پذیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم