مزدیسن

لغت نامه دهخدا

مزدیسن. [ م َ دَ ی َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( مرکب از «مزده » + «یسن » ) پرستنده مزدا. پرستنده خدای یگانه. ( از یشت ها تألیف پورداود ج 1 ص 28 ). مزده یسن. پیرو مزدیسنا:...و مزدیسن یعنی خداپرست ، چه مزد و مزدا نام خدا و «یسن » ستایش خدای است و یسن را یشن و یشت هم آورده اند و این نوع تصرف و تصحیف در غالب مصادر در فارسی بکار آمده مانند: منش ، منشن ، منشت. خورش ، خورشن ، خورشت. پاداش ، پاداشن ، پاداشت و غیره. ( تاریخ سیستان چ بهار حاشیه ص 34 ). و رجوع به مزدیسنا شود.

فرهنگ عمید

= مزدیسنا

فرهنگ فارسی

مزداپرست، خداپرست، مزدیست هم گفته اند
(اسم ) جمع مزدیسن زرتشت بیرون آمد و دین مزدیسنان آورد ...
پرستنده خدای یگانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال عشقی فال عشقی فال ای چینگ فال ای چینگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ