صبوحی کردن

لغت نامه دهخدا

صبوحی کردن. [ ص َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شراب نوشیدن در بامداد ویا شراب نوشیدن از بامداد تا گاه خفتن :
اگر توانی یک شنبه را صبوحی کن
کجا صبوحی نیکو بود به یک شنبد.منوچهری.شب که صبوحی نه بهنگام کرد
خون زیادش سیه اندام کرد.نظامی.نشست آن شب بنوشانوش یاران
صبوحی کرد با شب زنده داران.نظامی.بیا ساقی آن راحت انگیز روح
بده تا صبوحی کنم در صبوح.نظامی.

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) صبوحی نوشیدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) صبوحی نوشیدن .

ویکی واژه

صبوحی نوشیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی فال سنجش فال سنجش