گرزبان

لغت نامه دهخدا

گرزبان. [ گ ُ ] ( ص مرکب ) گرزدار. دارنده گرز :
چو میلاد با آرش مرزبان
چو پیروز اسب افکن گرزبان.فردوسی.

فرهنگ فارسی

دارند. گرز گرزدار : چو میلاد با آرش مرزبان چو پیروز اسب افکن گرزبان .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم