کیکم

لغت نامه دهخدا

کیکم. [ کی ک ُ ] ( اِ ) نامی است که در نواحی لرستان و فارس به نوعی افرا دهند، و در کردستان آن را کی کف خوانند. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نوعی ازافرا که در تنگه سعادت آباد فارس و فواصل جنگلهای بحر خزر دیده شده است. ( گااوبا، از یادداشت ایضاً ).
کیکم. [ ک َ / ک ِ ک َ ] ( اِ ) نام شیردار است در آستارا و طوالش و درفک. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). در آستارا و طوالش و کوهپایه گیلان شیردار را گویند. ( از جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 1 ص 207 ). رجوع به همین مأخذ و شیردار در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

نام شیردار است در آستارا و طوالش و در فک . در آستارا و طوالش و کوهپای. گیلان شیردار را گویند .

دانشنامه عمومی

کَرکُو ( نام علمی: Acer monspessulanum ) نام یک گونه از سرده افرا است. از گونه های پهن برگ مناطق نیم خشک سرد است که حفظ آن به عنوان یکی از ذخایر توارثی گونه های جنگلی، از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران زیرگونه های تحت عنوان های کرکو، کی کف یا کیکم کردستانی ( subsp. Assyriacum ( Pojark ) Rech. f. 1969 ) ، کهوک یا کیکم قفقازی ( subsp. ibericum ( M. B. ) Yaltrik. 1967 ) ، سیاه کرکو یا کیکم ترکمنی ( subsp. turcomanicum ( Pojark ) Rech. f. 1969 ) ، کیکم شیرازی ( subsp. cinerascens ( Boiss ) Yaltrik 1967 ) و کهکم یا کیکم ایرانی ( subsp. persicum ( Pojark ) Rech. f. 1969 ) که انحصاری ایران است، وجود دارد. در استان فارس این گونه تا ارتفاع ۲۸۰۰ متری از سطح دریا در جوامع ارس حضور دارد. چوب آن دارای گره های زیبایی است که در کارهای کنده کاری روی چوب و منبت کاری استفاده می شود. در ضمن از چوب آن در صنایع خاتم استفاده می شود. برخی منابع فارسی Acer monspessulanum را کیکم دانسته اند و برخی دیگر منابع آن را کرکو دانسته اند و واژه کیکم را برای Acer cinerascens به کار برده اند.

دانشنامه آزاد فارسی

کِیْکُم
گونه ای افرا با نام علمی Acer monspessulanum. این گیاه، درختچه یا درختی کوتاه، با برگ هایی کوچک و چرمی، گل آذین دیهیم تقریباً بدون پایک و فندقه ای بالدار است. نژادهای مختلف کیکم، در جنوب شرق آناتولی، عراق، ماورای قفقاز و ایران می رویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم