کهاب. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) به معنی کهتاب است. ( فرهنگ جهانگیری ). کهاب وکهتاب ، کاه دود که برای بیماری اسبان کنند. ( فرهنگ رشیدی ). صاحب فرهنگ ناصری گوید که همان کاه دود است که در معالجه اسبان مفید است. ( آنندراج ) : به نام چون او باشند مهتران نه به فضل بود به رنگ یکی دود داغ و دود کهاب. قطران ( از فرهنگ رشیدی ).رجوع به کهتاب شود. || گیاه ها و دواهای جوشانیده باشد که گرماگرم بر عضو ورم کرده و ازجای برآمده بندند تا درد ساکت شود. ( برهان ). در برهان گفته به معنی داروی گرم جوشانیده که بر محل وجع و ورم گذارند... ( آنندراج ). نطول و گرماگرم انداختن داروی جوشیده در آب را به روی عضو ماؤف . ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
= کهتاب
فرهنگ فارسی
به معنی کهتاب است ٠ کهاب و کهتاب کاه دود که برای بیماری اسبان کنند ٠
دانشنامه عمومی
کهاب (زنجان). کهاب روستایی زیبا و خیلی وسیع در ایران است که در دهستان زنجان رود پایین واقع شده است. کهاب ۲۱۹ نفر جمعیت دارد. اهالی کهاب انسانهای مهمان نوازی هستند