ناضره

لغت نامه دهخدا

( ناضرة ) ناضرة. [ ض ِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث ناضر. رجوع به ناضر شود. || درخشنده. تابان. قوله تعالی : وجوه یومئذ ناضرة؛ ای مشرقة. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

تانیث ناضر است درخشنده .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَّاضِرَةٌ: با طراوت و شاداب و خرم و زیبا (نضره و نضارت چهره و درخت و امثال آن به معنای خرمی و زیبایی و بهجت آنها )
ریشه کلمه:
نضر (۳ بار)
«نَاضِرَة» از مادّه «نضرة» به معنای شادابی خاصی است که بر اثر وفور نعمت و رفاه به انسان دست می دهد که توأم با سرور و زیبایی و نورانیت است، یعنی رنگ رخساره آنها از وضع حالشان خبر می دهد که چگونه غرق نعمت های الهی شده اند.
نضر و نضارت به معنی طراوت و زیبایی است. راغب گوید: «اَلنَّضْرَةُ: اَلْحُسْنُ کَالنِضارَةِ» در مصباح نیز آن را زیبایی و نضیر را زیبا گفته است در نهج البلاغه خطبه 219 فرموده: «کَلَحَتِ الْوُجُوهُ النَّواضِرُ» چهره‏های زیبا، بدمنظر شدند. . چهره‏هایی در آن روز با طراوت و زیبااند و به نعمت خدا نگاه می‏کنند. . در چهره‏های آنها طراوت نعمت را مشاهده می‏کنی که نعمت خوش منظرشان کرده است. . خدا در ظاهرشان طراوت و زیبایی و در قلوبشان شادی قرار داده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال لنورماند فال لنورماند فال درخت فال درخت فال پی ام سی فال پی ام سی