لغت نامه دهخدا
من نه اندیشه ببستم قلم وهم شکستم
که تو زیباتر از آنی که کنم شرح و بیانت.سعدی.- اندیشه در چیزی بستن ؛ بدان چیز نظر دوختن یا در آن طمع بستن یا بدان دلبسته شدن :
هرچه اندیشه در آن بندی بیابی از خدا
زآنکه تدبیر تو با تقدیر او یکسان بود.معزی ( از آنندراج ).سر لوح مکتب نیارید دست
که اندیشه در لوح محفوظ بست.هاتفی ( از آنندراج ).