کالیو رنگ

لغت نامه دهخدا

کالیورنگ. [ وْ رَ ] ( ص مرکب ) گیج گونه. سرگشته مانند :
خیالش خرف کرد و کالیورنگ
بمغزش فروبرد خرچنگ چنگ.سعدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) گیج گونه سر گشته مانند : [ خیالش خرف کرد و کالیو رنگ بمغزش فرو برد خر چنگ چنگ ] . ( سعدی )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم