موکب داری. [ م َ / مُو ک ِ ] ( حامص مرکب ) سرپرستی سواران و پیادگان که در التزام رکاب پادشاهند. جلوداری. ( آنندراج ) : به موکب داریش ناموس اکبر خرامان گشته چون طاوس انور.امیرخسرو ( از آنندراج ).رجوع به موکب شود.
فرهنگ فارسی
سرپرستی سواران و پیادگان که در التزام رکاب پادشاهند ٠