مجامعت کردن

لغت نامه دهخدا

مجامعت کردن. [ م ُ م َ / م ِ ع َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جماع کردن. مباشرت کردن. آرمیدن. نزدیکی کردن. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مجامعت شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) جماع کردن : اگر مجامعت کند مرد زنش را در موضعی که دون فرج باشد ...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم