لغت نامه دهخدا
عمراناباد. [ ع ِ ] ( اِخ ) از دیه های رستاق ساوه و جزستان بوده است. ( از تاریخ قم ص 116 ).
عمراناباد. [ ع ِ ] ( اِخ ) ازدیه های طسوج طبرش بوده است. ( از تاریخ قم ص 117 ).
عمراناباد. [ ع ِ ] ( اِخ ) از دیه های طسوج جبل بوده است. ( از تاریخ قم ص 117 ).
عمراناباد. [ ع ِ ] ( اِخ ) دساکر نصرآباد، از رستاق وره و طسوج ارونجرد بوده است. ( از تاریخ قم ص 117 ).
عمراناباد. [ ع ِ ] ( اِخ ) از دیه های الجبل بوده است. ( از تاریخ قم ص 136 ).
عمراناباد. [ ع ِ ] ( اِخ ) از دیه های وزواه بوده است. ( از تاریخ قم ص 140 ).