لغت نامه دهخدا علی الاتصال. [ ع َ لَل ْ اِت ْ ت ِ ] ( ع ق مرکب ) همیشه. دائم. پیوسته. همواره. بدون انقطاع. ( ناظم الاطباء ). یک بند. یک ریز. دمادم. دمبدم. پیاپی. پی درپی.
فرهنگ فارسی پیوسته دمادم هموراه همیشههمیشه دائم پیوسته همواره بدون انقطاع یک بند یک ریز دمادمپیوسته، دمادم، همیشه