شاه لیمو

لغت نامه دهخدا

شاه لیمو. ( اِ مرکب ) لیموی خوش ترکیب خوشبوی ، میخوش ، که در لار فارس و خبیص کرمان بهم میرسد. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) :
جز بشاهی نشود فطرت فقرم قانع
شاه لیمو شکند حدت صفرای مرا.تأثیر.

فرهنگ فارسی

لیموی خوش ترکیب خوشبوی میخوش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال حافظ فال حافظ فال تاروت فال تاروت