رنگ بستن

لغت نامه دهخدا

رنگ بستن. [ رَ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) بستن ماده ملون مخصوص به موهای سر و صورت برای سیاه کردن آن. رجوع به رنگ ذیل معنی وسمه و حب النیل شود. || فایده برداشتن . نفع گرفتن.

فرهنگ فارسی

بستن ماده ملوت مخصوص بموهای سر و صورت برای سیاه کردن آن فایده برداشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم