دیر جنبش

لغت نامه دهخدا

دیرجنبش. [ جُم ْ ب ِ ] ( ص مرکب ) که دیر حرکت کند. کند حرکت. دیر جُنب :
دو پره چو پرگار مرکز نورد
یکی دیرجنبش یکی زودگرد.نظامی.

فرهنگ فارسی

دیر حرکت کند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس