دانش مزی

لغت نامه دهخدا

دانش مزی. [ ن ِ م َ ] ( حامص مرکب ) مزیدن دانش. تحصیل دانش. آموختن علم. منظور دانشوریست چه مزیدن مکیدنست ، گویا او از دانش پرورده شده است :
زاهدی در غزنی از دانش مزی
بد محمد نام و کُنیت سررزی
بود افطارش سر رز هر شبی
هفت سال اودایم اندر مطلبی.مولوی.

فرهنگ فارسی

مزیدن دانش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ورق فال ورق فال مارگاریتا فال مارگاریتا