خون مردن

لغت نامه دهخدا

خون مردن. [ م ُ دَ ] ( مص مرکب ) منجمد شدن خون در زیر پوست بر اثر ضربه.

فرهنگ فارسی

منجمد شدن خون در زیر پوست بر اثر ضربه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم