خوشوقت کردن

لغت نامه دهخدا

خوشوقت کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شاد کردن. خوشوقت ساختن. ( یادداشت مؤلف ). || راضی کردن. خوش وقت ساختن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

شاد کردن خوشوقت ساختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم