خوزی خوار

لغت نامه دهخدا

خوزی خوار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب )خورنده گوشت کوفته شده. ( ناظم الاطباء ). || دیوث. کسی که معاش وی از اعمال ناشایسته زنش بگذرد. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). غلتبان :
یکیش خام طمع خوانَد و یکی بدنفس
یکی کلنگی گوید یکی چه خوزیخوار.کمال اسماعیل.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کوفته خور . ۲ - دیوث .
خورنده گوشت کوفته شده یا دیوث
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال انبیا فال انبیا