خاطر شوراندن

لغت نامه دهخدا

خاطر شوراندن. [ طِ دَ ] ( مص مرکب ) پریشان خاطر کردن. پراکنده حواس نمودن :
هزار بار اگر خاطرم بشورانی
ازین طرف که منم همچنان صفائی هست.سعدی ( بدایع ).

فرهنگ فارسی

پریشان خاطر کردن پراکنده حواس نمودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال احساس فال احساس فال تماس فال تماس فال نخود فال نخود