دانشنامه اسلامی
قیام امام حسین (علیه السّلام) یکی از حوادثی است که در طول تاریخ بشر، بیشترین توجه را به خود جلب کرده و تاثیر عمیق اجتماعی، تاریخی و فرهنگی بر مسلمانان و غیرمسلمانان، با ساختاری منحصربه فرد داشته است. در این زمینه آثار بسیاری پدید آمده است. در فقه، برای اولین بار صاحب کتاب مجمع البیان در ذیل تفسیر آیه تهلکه، با رویکرد فقهی، سیره عملی امام حسین (علیه السّلام) را مطرح نموده و سپس بار علامه حلی در بحث «هدنه»، به سیره عملی امام حسین (علیه السّلام) در کتاب فقه، استشهاد نموده و بر اساس آن، دیدگاه کلی خود را در مورد هدنه بیان کرده است. فقیهان بعد از علامه حلی نیز مانند ایشان در بحث هدنه به آن پرداخته اند. تاکنون در این موضوع تحت عنوان «حکم تاسی به قیام امام حسین (علیه السّلام) در فقه شیعی» بحث مستقلی ارائه نشده است.با توجه به موضوع مزبور در این نوشتار، حکم تاسی به قیام امام حسین (علیه السّلام) در فقه شیعی بررسی می شود و پرسش های ذیل پاسخ داده خواهد شد که حکم الگو قرار دادن امام حسین (علیه السّلام) در قیام برابر حاکم جائری مانند یزید از نگاه فقهی چیست؟ فقیهان شیعی در این زمینه چگونه استدلال کرده و به چه نتیجه ای دست یافته اند و در نهایت، حکم تاسی به قیام آن حضرت چیست؟ با توجه به بیداری جهان اسلام و جهان بشریت که متاثر از بیداری اسلامی است، ضرورت دارد تا الگو قرار دادن قیام امام حسین (علیه السّلام) با نگاه فقهی و به صورت مستقل بررسی شود.
مفهوم تاسی
تاسی در لغت، الگو قرار دادن دیگری در عمل و اقتدا و متابعت کردن کسی در عمل است؛ به گونه ای که تاسی کننده، در انجام عمل و حالات همانند فرد الگو باشد.
زبیدی واسطی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس،، ج۱۹، ص۱۵۸، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت لبنان، اول، ١٤١٤ ق.
اسوه و مقتدا قرار دادن پیشوایان معصوم (علیهم السّلام) و پیروی از آنان در اعمال و رفتار است؛ به این معنا: عملی را که آن بزرگواران به عنوان واجب، مستحب یا مباح انجام داده اند، بر امت نیز واجب است آن عمل را با همان عنوان انجام دهند؛
شریف مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، ج٢، ص٢٦٥، دار القرآن الکریم، قم ایران، اول، ١٤٠٥ ق.
...