حشر خرام

لغت نامه دهخدا

حشرخرام. [ ح َ خ َ ] ( ص مرکب ) زنی که از زیبایی و رفتار جمیلانه خود فتنه برمی انگیزاند و هنگامه برپا میکند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به حشرگائی و حشری شود.

فرهنگ فارسی

زنی که از زیبائی و رفتار جمیلانه خود فتنه برمیانگیزاند و هنگامه بر پا می کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال قهوه فال قهوه فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ای چینگ فال ای چینگ