حسن بروجردی

لغت نامه دهخدا

حسن بروجردی. [ ح َ س َ ن ِ ب ُ ج ِ ] ( اِخ ) ابن احمد. از کتاب دیوان صاحب عباد بود و سپس به خراسان رفت و صدر کتاب ابونصر احمدبن علی میکالی شد. نگاشته های او در بیش از چهار هزار برگ و در 25 باب بوده است. ثعالبی شعری در حق امردی از وی آورده است. رجوع به یتیمةالدهر ج 4 ص 279 شود.
حسن بروجردی. [ ح َ س َ ن ِ ب ُ ج ِ ] ( اِخ ) شاعر معاصر نصرآبادی و معروف به حسن بیک محررالارقام بوده است. ( ذریعه ج 9 ص 241 ).

فرهنگ فارسی

شاعر معاصر نصر آبادی و معروف بحسن بیک محرر الارقام بوده است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند فال انبیا فال انبیا فال ای چینگ فال ای چینگ