حریق املس

لغت نامه دهخدا

حریق املس. [ ح ُ رَ ق ِ اَ ل َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بلغت اندلس حلبوب. حربوب. جلبوب. خصی هرمس. عصی هرمس. فقشة . لینوزوزطیس.

فرهنگ فارسی

بلغت اندلس حلبوب حربوب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ