حره ٔ عذره

لغت نامه دهخدا

( حره عذرة ) حره عذرة. [ ح َرْ رَ ی ِ ع ُ رَ ] ( اِخ ) کُرْتوم. موضعی است. ( معجم البلدان ). رجوع به عُذْرة و کرتوم شود.

فرهنگ فارسی

موضعی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال شمع فال شمع فال ارمنی فال ارمنی فال درخت فال درخت