جنونی قالی پوش

لغت نامه دهخدا

جنونی قالی پوش. [ ج ُ نی ِ ] ( اِخ ) یا جنونی قندهاری. از شاعران است ، مجمعالخواص درباره وی گوید: حریفی است تیززبان و حراف ، موی سر گذاشت و گلیم پاره پوشیده راه میرفت. با این وضع درویشی در مجالس از اسباب و تجملات نیاکان خود سخن میراند، بااینکه از کیمیا خبری نداشت ادعای کیمیاگری کرده و عده زیادی را سرگردان و مطیع خود ساخته بود. این اشعار از اوست :
با غمزه ات از تیغ بلا یاد نیاید
کار مژه از خنجر فولادنیاید
تا صدق محبت نکند جذب دلی را
بیواسطه کس را ز کسی یاد نیاید.
جذْبه شوق زلیخا داشت یوسف را اسیر
ورنه معشوق از کجا و محنت زندان کجا؟( از مجمعالخواص ص 287 ).

فرهنگ فارسی

یا جنونی قندهاری از شاعران است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ