جزر بری

لغت نامه دهخدا

جزر بری. [ ج َ زَ رِ ب َرْ ری ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب )گویند شقاقل است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). جزر اقلیطی. زردک بیابانی. گزر بیابانی. زردک صحرایی. حویج وحشی. اسطافولینوس آغریوس. گزر دشتی. ذُبَح. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به فهرست مخزن الادویه و جَزَر شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ