جر و مر چسبیدن

لغت نامه دهخدا

جر و مر چسبیدن. [ ج ِرْ رُ م ِرْر / ج ِ رُ م ِ چ َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه خانگی. اصرار ورزیدن. نهایت الحاح کردن. سخت خواهش کردن و بیشتر برای نرفتن آن که خواهد رفتن ، به اصراری تمام مانع از رفتن شدن یا به کاری داشتن. ( یادداشت مؤلف ): جر و مر چسبید که نباید بروی. جر و مر چسبید که نهار بمان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

همان جرومر چسبیدن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال آرزو فال آرزو فال رابطه فال رابطه فال سنجش فال سنجش