جبین افشاندن

لغت نامه دهخدا

جبین افشاندن. [ ج َ اَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از پیشانی بر خاک مالیدن :
آنکه در راه تو دل بازد ودین افشاند
آستانت چو برد نام جبین افشاند.طالب آملی ( از بهارعجم ) ( از آنندراج ) ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

کنایه از پیشانی بر خاک مالیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال درخت فال درخت فال عشقی فال عشقی