تفاخر کردن

لغت نامه دهخدا

تفاخر کردن. [ ت َ خ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مباهات کردن. نازیدن. فخر کردن. بخود بالیدن :
همین کنند تفاخر ز خدمت سلطان
یکی سپهر دوم انجم و سوم ارکان.عبدالواسع جبلی ( از آنندراج ).چه تفاخر کنی بنام پدر
چون ندانی نهاد گام پدر.اوحدی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) برهم نازیدنبیکدیگر فخر کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم