تردامنی کردن. [ ت َ م َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تردامنی : پلی را که جهت عبور لشکر بر آب بسته بودند، فرمود تا فرا آب دادند، تا لشکر دل در آب گذارند و تردامنی نکنند و آب از کار نبرند و آب اسلام که از مدتی باز از جویبارآن دیار انداخته بودند بازآرند. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 2 ص 77 ). و رجوع به تردامن و تردامنی شود.