بخار ناک

لغت نامه دهخدا

بخارناک. [ ب ُ ] ( ص مرکب ) نفاخ. بادآور : و هرچه از شیر سازند زیان دارد چون همه چیزهاء تیز بخارناک. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و از طعامهاء بخارناک پرهیز کردن. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

نفاخ باد آور .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی استخاره کن استخاره کن فال عشق فال عشق فال مارگاریتا فال مارگاریتا