دانشنامه اسلامی
صاحبان باغ سوخته، به طغیانگری خود اعتراف کردند: • «إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ؛ ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند». • «قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ؛ (و فریادشان بلند شد) گفتند: «وای بر ما که طغیانگر بودیم»!
← مراد از «طغیان»
صاحبان باغ سوخته، به گمراهی خود در محروم نمودن مساکین از حقوقشان اعتراف کردند:• «إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ؛ ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند». • «أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ؛ «مواظب باشید امروز حتی یک فقیر وارد بر شما نشود!» • «فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ؛ هنگامی که (وارد باغ شدند و) آن را دیدند گفتند: «حقّاً» ما گمراهیم»!
← مراد از «ضالون»
صاحبان باغ سوخته، به ستمگری خویش به خاطر شرک به خدا اعتراف کردند:• «إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ؛ ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند». • «وَلَا یَسْتَثْنُونَ؛ و هیچ از آن استثنا نکنند». • «قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ؛ یکی از آنها که از همه عاقل تر بود گفت: «آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمی گویید»؟!
← مراد از «لَوْلَا تُسَبِّحُونَ»
...