ارزش تفسیر صحابی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به تربیت صحابه و آموزش تمامی شریعت و بیان مفاهیم عالیه اسلام اهتمام بسیار می ورزید. از طرف دیگر در میان صحابه بزرگوار افرادی با استعداد و تیزهوش وجود داشت که دانش پژوهانی کوشا در فراگیری علم و حکمت بودند که با پرسش پی درپی بر دانش خود می افزودند و برای به دست آوردن معارف اسلامی شدیدا حریص بودند.
شایان ذکر است که عهد رسالت، دوران تعلیم و تربیت بود، به ویژه پس از هجرت پیامبر به مدینه که بیشتر اوقات خویش را صرف تربیت اصحاب برجسته می نمود و سعی بر آن داشت تا معارف و احکام شریعت را به آنان بیاموزد و از آنان امتی وسط بسازد تا بر مردم گواه باشند. «و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا. »آن حضرت برانگیخته شد تا آیات الهی را برایشان بخواند و آنان را تزکیه و از درون آراسته سازد و کتاب (شریعت) و حکمت (بینش) را به آنان بیاموزد هرچند پیش از آن در گمراهی آشکار به سر می بردند. «یتلو علیهم آیاته ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین. » بدون شک پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در این کار موفق بود و آنچه را که باید، انجام داد و در میان اصحاب خود عده ای دانشمند پرورش داد تا وارثان علم و حاملان حکمت او برای مردم باشند. آری! قرآن بیانگر همه چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت مسلمانان است، «تبیانا لکل شیء و هدی و رحمة و بشری للمسلمین. » و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) هم آن را به مردم ابلاغ نمود و حقایق آن را به آنان آموخت و آنان را با اصول حکمت و مفاهیم آیات، آشنا ساخت؛ همان گونه که وظیفه وی بوده است. «و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون. » با این وصف آیا نقش پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در میان امت و به ویژه اصحاب خالصش، جز نقش معلم و مرشدی حکیم می تواند باشد؟ پیامبر به تربیت آنان و آموزش تمامی شریعت و بیان مفاهیم عالیه اسلام اهتمام بسیار می ورزید. از طرف دیگر در میان صحابه بزرگوار افرادی با استعداد و تیزهوش وجود داشت که دانش پژوهانی کوشا در فراگیری علم و حکمت بودند که با پرسش پی درپی بر دانش خود می افزودند و برای به دست آوردن معارف اسلامی شدیدا حریص بودند. تعداد بسیاری از آنان از آگاهی فراوان و سرعت انتقال ذهنی سرشاری برخوردار بودند. مردانی که بر پیمانی که با خدا بسته بودند استوار مانده بودند، «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه. » و خداوند آنان را از سرچشمه زلال سیراب نمود. «لا سقیناهم ماء غدقا. » در گذشته، کلام ابن مسعود را یادآور شدیم که گفت: هر یک از ما آنگاه که ده آیه می آموخت از آن نمی گذشت مگر اینکه معانی و شیوه عمل به آن را نیز می آموخت. این گفتار، کهن ترین متن تاریخی است که میزان توجه فراوان صحابه را به فراگیری مفاهیم قرآنی و کوشش در راه عمل به احکام آن خاطرنشان می سازد.
کلام امیرمؤمنان
امیرمؤمنان (علیه السّلام) درباره فرموده های شگفت آور خویش (که برای مردم آن روز تازگی داشت) می فرماید: این ها دانش هایی است که از صاحب دانش توانمندی آموختم... دانشی که خداوند به پیامبرش و او به من آموخت و سپس از خداوند درخواست نمود تا سینه ام آن را فراگیرد.
اشتیاق ابن عباس به آموختن علم
ابن عباس (شاگرد موفق آن حضرت) از علاقمندترین مردم به فراگیری دانش و شناخت احکام و حلال و حرام اسلام بود. او به علت علاقه شدید به آموختن علم، آنچه را در روزگار حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به دلیل کمی سن (او به سال ۳ قبل از هجرت تولد یافت.) از دست داده بود، پس از وفات وی با مراجعه به اصحاب گرامی اش جبران نمود. در گذشته نیز پیامبر برای او دعا کرده بود که: خداوند، علم تاویل را به او بیاموزد و فقاهت دینی به او مرحمت کند و او را از اهل ایمان قرار دهد. (حاکم آن را نقل کرده و صحیح شمرده است. )حاکم نیشابوری درباره شدت اشتیاق ابن عباس به آموختن علم روایت کرده: وی پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به مردی از انصار گفت: همت کن تا دانش آموزیم هنوز اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) حیات دارند. مرد انصاری گفت: عجیب است از تو ابن عباس! می بینی که مردم به تو محتاج اند و با آنکه در میان آنان اصحابی هستند که تو می شناسی؟ چنین بود که ابن عباس به دانش آموختن روی آورد. وی می گوید: هرگاه می شنیدم که در میان اصحاب کسی هست که از پیامبر حدیثی دارد به سوی او می شتافتم و در حالی که وزش باد سوزان گونه ام را آزار می داد بر در خانه اش می نشستم تا هنگامی که از خانه بیرون آید و می گفت: ای پسر عموی پیامبر! چه چیز تو را به اینجا کشانده؟ خواسته تو چیست؟ می گفتم: شنیده ام حدیثی از پیامبر نزد خود داری، و او می گفت: کسی را در پی من می فرستادی تا خود نزد تو آیم. می گفتم: من سزاوارترم که بر در خانه تو بیایم. (حاکم آن را نقل کرده و صحیح شمرده است. ) او را به دلیل فزونی دانش بحر نامیده اند (چون دریایی از علم می نمود) و از مجاهد روایت شده که او را حبر امت (یعنی سرآمد دانشمندان) می خواند. محمد بن حنفیه او را ربانی این امت (یعنی دانشور الهی) لقب داده بود. (حاکم آن را نقل کرده و صحیح شمرده است. ) و القابی دیگر که همگی از جایگاه بلند علمی او حکایت دارد.هنگامی که به تفسیر قرآن می پرداخت شگفتی همگان را بر می انگیخت. ابو وائل می گوید: با یکی از دوستانم حج گزاردم. ابن عباس نیز در سفر حج بود و به خواندن سوره نور و تفسیر آن آغاز نمود. دوستم گفت: سبحان الله! این چه دانشی است که از مغز این مرد تراوش می کند که اگر مردم تُرک زبان (که در آن روزگار مسلمان نشده بودند) بشنوند بی گمان مسلمان می شوند!. در روایت دیگری از شقیق آمده است: من سخنی همچون سخن این مرد ندیده و نشنیده ام. اگر پارسیان و رومیان آن را بشنوند البته مسلمان خواهند شد. عبدالله بن مسعود می گوید: نیکوترین ترجمان قرآن ابن عباس است. (حاکم آن را نقل کرده و صحیح شمرده است. )
دیگر صحابه
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم