اذین نهادن

لغت نامه دهخدا

( آذین نهادن ) آذین نهادن. [ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) آذین بستن :
بفرمود [ افراسیاب ] کز نامداران هزار
بخوانند و از بزم سازند کار
سراسر همه دشت آذین نهند
بسغد اندر آرایش چین نهند.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( آذین نهادن ) ( مصدر ) زینت کردن دکانها و بازارها در روزهای جشن و شادمانی .
آذین بستن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی