اتحادیه برغواطه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَرْغَواطَه، اتحادیه ای تیره های بربر مصموده حاکم بر قسمتی از جنوب مغرب اقصی از سده ۲ تا ۶ق /۸ -۱۲م ، که اعتقادات بدعت آمیزشان در اسلام ، آنان را به صورت فرقه از دینی جداگانه ای درآورد. که از قرن دوم تا ششم در ایالت تامَسْنا، در کرانه اقیانوس اطلس در کشور مراکش، میان سَلا و سَفی می زیسته اند.
این نام با تلفظ های گوناگون در منابع آمده است در نوشته های مربوط به فرق اسلامی نامی از این گروه نیامده است ، اما اطلاعات مربوط به این جماعت را می توان در منابع و تحقیقات مربوط به مغرب در دوره اسلامی دید. خبرهای مربوط به شکل گیری و نیز اعتقادات این فرقه مذهبی یا دینی اساساً مأخوذ از گزارش دو جغرافی نویس بزرگ سده های ۴ و ۵ق ، یعنی ابن حوقل و ابوعبید بکری است که ظاهراً از یک منبع برغواطی نقل ، و با مختصر کاهش و افزایش هایی به وسیله مؤلفان بعدی تکرار شده است .
مسکن برغواطه
برغواطه شاخه ای از مجموعه بزرگ قبایل مصموده (مَصامِده ) بودند که در اوایل دوره اسلامی نسبت به مجموعه های ایلی دیگر بربرها در مغرب برتری داشتند و تیره ها و قبایل بسیاری را شامل می شدند. مسکن برغواطه در قسمت جنوبی مراکش ساحلی در دشت های تامسنا، میان کناره اقیانوس اطلس (ریف ) از سَلا، اَزَمور، اَنْفی ، اَسْفی و قسمت باختری کوه های دَرَن (اطلس ) بود. در واقع حاشیه مغرب اقصی (مراکش یا پادشاهی مغرب امروز) از تنگه جبل الطارق به طرف جنوب ، در ساحل کوهستانی مدیترانه (جبال الریف )، مسکن طوایف غُماره (از مصامده )، و در دشت های جنوبی آن در کناره شرقی اقیانوس اطلس ، اقامتگاه طوایف برغواطه بود که از جنوب فاس تا مصب ام ربیع در منطقه سوس امتداد داشت .
تاریخ سیاسی برغواطه
احوال این گروه را می توان در دو زمینه تاریخ سیاسی و اعتقادی مطرح کرد، هر چند در اشتهار تاریخی آنان این دو جنبه کاملاً به هم پیوستگی داشته است :شناخته شده ترین قسمت تاریخ سیاسی جنوب مغرب اقصی در واقع همان مقطع تاریخی بزرگی است که میان وحدت موقت ، در نخستین دوره فتح اموی مغرب ، و ایجاد وحدت موقت پسین ، در عصر موحدون زمان عبدالمؤمن قرار دارد. با این نگاه می توان گفت که تاریخ برغواطه قسمتی از تاریخ دوره تجزیه مغرب و به ویژه مغرب اقصی است که به صورت های سیاسی و اعتقادی نمود یافته است . رفتارهای تنش زای حاکمیت اموی ، از سخت گیری های مالیاتی تا تبعیض های قومی ، در همان اوج دوره گسترش خود، زمینه را برای شورش گروه های غیر عرب بومی ، از جمله در میان بربرهای مغرب ، آماده می کرد. داستان مَیْسره سقای مَطْغَری (مَدْغَری ) معروف به فقیر یا حقیر، و رفتن او در رأس یک هیأت ۲۰ نفری مغربی برای دادخواهی نزد هشام اموی به دمشق ، برخوردش به بی توجهی خلیفه ، اطمینان یافتنش به اینکه ستمگری های عامل اموی همانا اجرای خواسته ای خود خلیفه است ، و سرانجام ، اقدامش به شورش در رأس خوارج صُفْری مذهب در طَنْجه در ۱۲۲ق /۷۴۰م با شعار برابری مسلمانان ، واقعیت تاریخی شناخته شده ای است . در واقع ، اعتقادات خارجی (خوارج )، انگیزه و وسیله مناسبی برای قیام بربرها برضد خلافت به شمار می رفت . این مدعا را از سرعت و وسعت گسترش خارجی گری و قیام های ضد خلافت اموی و سپس عباسی در قسمت بزرگی از مغرب می توان دریافت . در اوج قدرت منصور عباسی ، هنگامی که در ۱۴۴ق / ۷۶۱م ، ابن اشعث برای حکومت بر مغرب وارد قیروان شد، مذهب خارجی چنان در میان قبایل بربر از شمال تا جنوب و از باختر تا خاور پراکنده شده بود که مرکز نمایندگی خلافت در افریقیه (قیروان ) مانند جزیره ای در میان دریایی از دشمنان سیاسی و مذهبی خلافت به نظر می رسید. حرکت سیاسی - اعتقادی برغواطه امتداد و شاخه ای از همان نخستین قیام خوارج صفری به رهبری یکی از سردمداران آن ، ابوصالح طَریف ، از سرداران طارق بن زیاد و موسی بن نصیر، نخستین فاتحان اندلس ، و از یاران میسره خارجی در قیام برضد خلافت بود، حرکتی که پس از آغاز، رنگ اعتقادی دیگری گرفت . دولت صفری مذهب برغواطه نخستین و پایدارترین دولت خارجی مذهب بود که پیش از نیمه ۲ق /۸م در مغرب تشکیل شد.
تشکیل دولت برغواطه توسط طریف
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد استخاره کن استخاره کن