ابی رام

لغت نامه دهخدا

ابی رام. [ اَ ] ( اِخ ) ( پدر عالی ) نام دوتن به بنی اسرائیل : اول سرداری از بنی رَأوبن.که در دشت با قارون و داثان و غیره همداستان شد و تسلط و اقتدار موسی را ناچیز انگاشتند. رجوع به سفر اعداد تورات فصل 16 شود. دوم پسر هیل که در جوانی بترغیب پدر جسارت ورزید و خواست یریحو را دوباره بنا کند و بفرمان الهی هلاک شد. رجوع به کتاب اول پادشاهان تورات فصل 16 و 34 شود.

فرهنگ فارسی

نام دو تن به بنی اسرائیل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال رابطه فال رابطه فال احساس فال احساس فال میلادی فال میلادی